داستان زيباي كريم كيست؟

داستان زيباي كريم كيست؟



داستان كريم كيست,سايت سرگرمي

 داستان كوتاه كريم كيست؟

 

درويشي تهي‌‌دست از كنار باغ كريم خان زند عبور مي‌كرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌اي به او كرد. كريم خان دستور داد درويش را به داخل باغ آوردند. كريم خان گفت: «اين اشاره‌هاي تو براي چه بود؟»


درويش گفت: «نام من كريم است و نام تو هم كريم و خدا هم كريم. آن كريم به تو چقدر داده است و به من چي داده؟»


كريم خان در حال كشيدن قليان بود. گفت: «چه مي‌خواهي؟»


درويش گفت: «همين قليان، مرا بس است.»


چند روز بعد درويش قليان را به بازار برد و قليان بفروخت. خريدار قليان كسي نبود جز كسي كه مي‌خواست نزد كريم خان رفته و تحفه براي خان ببرد. پس جيب درويش پر از سكه كرد و قليان نزد كريم خان برد. چند روزي گذشت. درويش جهت تشكر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قليان افتاد و گفت: «نه من كريمم نه تو. كريم فقط خداست، كه جيب مرا پر از پول كرد و قليان تو هم سر جايش هست

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.