يارب بريز شهد عبادت به كام ما

يارب بريز شهد عبادت به كام ما



شعر عبادت,اشعار عبادت,عبادت خدا

شهد عبادت

 

يارب بريز شهد عبادت به كام ما

ما را زما مگير به وقت قيام ما

 

 

تكبير چون كنيم مجال سوي مده

در ديدة بصيرت والا مقام ما

 

 

ابليس را به بسمله، بسمل كن و بريز

زامّ الكتاب جام طهوري به كام ما

 

 

وقت ركوع مستي ما را زياده كن

درسجده‌ساز، ذروة اعلي مقام ما

 

 

وقت قنوت، ذرّه‌اي از ما به ماممان

خود گوي و خود شنو ز لب ما پيام ما

 

 

در لجّة شهود شهادت غريق كن

زا ما بگير مايي ما در سلام ما

 

هستي ز هر تمام،‌ خدايا تمامتر

شايد اگر تمام كني ناتمام ما

 

فيض است و ذوق بندگي و عشق و معرفت

خالي مباد يك دم از اين شهد كام ما

 

 

يارب تهي مكن زمي عشق جام ما

از معرفت بريز شرابي به كام ما
 

از بهر بندگيت به دنيا فتاده‌ايم

اي بند گيت دانه ودنيات دام ما

 

 

چون بندگي نباشد از زندگي چه سود؟

از باده چون تهي است، چه حاصل ز جام ما؟

 

 

با تو حلال و بي تو رام است عيشها

يارب حلال ساز به لطفت حرام ما

 

 

اين جام دل كه بهر شراب محبّت است

بشكست نارسيده شرابي به كام ما

 

 

رفتيم ناچشيده شرابي ز جام عشق

در حسرت شراب تو شد خاك، جام ما

 

 

ازصدق بندگيت به دل دانه‌اي فكن

شايد كه عشق و معرفت آيد به دام ما

 

 

بي‌صدق بندگي، نرسد معرفت به كام

بي‌ذوق معرفت، نشود عشق حرام ما

 

 

از بندگي به معرفت و معرفت به عشق

دل مي‌نواز تا كه شود پخته خام ما

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.