نـادانـي فـرعـون
- مجموعه: شهر حكايت
ابليس وقتي نزد فرعون آمد وي خوشه اي انگور در دست داشت و تناول مي كرد .
ابليس گفت :هيچكس تواند كه اين خوشه انگور تازه را خوشه مرواريد خوشاب ساختن ؟
فرعون گفت : نه
ابليس به لطايف سحر ، آن خوشه انگور را خوشه مرواريد خوشاب ساخت .
فرعون بسيار تعجب كرد و گفت : اينت استاد مردي كه تويي !
ابليس سيليي بر گردن او زد و گفت :
مرا با اين استادي به بندگي حتي قبول نكردند ، تو با اين حماقت ، دعوي خدايي چگونه مي كني ؟؟!!
- شنبه ۳۰ خرداد ۹۴ | ۰۴:۵۲
- ۱۴۴ بازديد
- ۰ نظر